۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۵, سه‌شنبه

دین و جهل دو روی یک سکه اند


یکی از هم میهنان گرامی در قسمت سی باکس وبلاگ چندین پیغام ارسال کردند که بنده به دلیل طولانی شدن پاسخم و رویه کلی ام با تمامی مخاطبین مسلمان پستی را در پاسخ به این عزیز اختصاص دادم که انرا را در ادامه میخوانید.


متن این هم میهن مسلمان به شرح زیر میباشد:

من هم با تمام کارهای این رژیم موافق نیستم ولی الله ،محمد ،علی و دین اسلام رو قبول دارم و معتقدم نه تنها در ایران که در هرجایی از دنیا اگر احکام اسلام-در مورد هرکس-اجرا بشه اون جامعه تبدیل به مدینه ی فاضله می شه .مگه کدوم آیه ی قرآن برخلاف خیر و خوبیه؟اینکه فرمود:*نیکو سخن بگویید*اینکه فرمود:*میتوان قاتل را قصاص کرد اما اگر عفو کنید بهتر است؟*اینکه فرمود:*غیبت نکنید؟* *مال حرام نخورید؟ پیامبر و امامانمون هم همه مارو تشویق به انجام کارهای خوب کردند.ولی اگه عده ای-حتی آخوند-پیدا بشن و احکام اسلامی رو به خوبی اجرا نکنن،ما باید تقصیر رو گردن خدا و پیامبر و امامان بذاریم؟این انصافه؟اگه مثلا یه پزشک به بیمارش گفت:"اینا رو بخور،اینا رو نخور و.." و بیمار انجام نداد باید بریم هرچی از دهنمون در میاد به پزشک بگیم؟آیا این کار عاقلانه است؟امگه معاویه و عبیدالله و.. عبا و عمامه نداشتن؟چرا داشتن ولی امام حسین به ظاهرشون نگاه نکرد،به پیشونی پینه بستشون نگاه نکرد بلکه گفت:من برای امر به معروف و نهی از منکر قیام می کنم...
شما می فرمایید:اون دنیارو قبول ندارید.خوب اگه اون دنیا رو قبول ندارید من در جوابتون عرض می کنم:چیزی واقعی تر از اون دنیا وجود نداره چرا که ما تو این دنیا فوقش 70 سال می مونیم بعدش به جایی خواهیم رفت که وجود داره چون اگه اینطور نباشه آفرینش ما انسان ها عبث بوده شما خودتون اذعان کردید که باید خوب باشیم.می خوام ازتون بپرسم:خوب باشیم که چی بشه؟اون دنیا که وجود نداره پس چرا باید خوب بود؟!وقتی یه آدم خوب در مقابل خوبیش پاداشی نمی گیره چرا باید خوب باشه و وقتی که شما خودتون اذعان کردید که باید خوب باشیم.می خوام ازتون بپرسم:خوب باشیم که چی بشه؟اون دنیا که وجود نداره پس چرا باید خوب بود؟!وقتی یه آدم خوب در مقابل خوبیش پاداشی نمی گیره چرا باید خوب باشه و وقتی به آدم بد در مقابل بدی هاش کیفر نمی بینه چرا باید دست از بدی برداره؟
درضمن ازتون می خوام کتابهایی رو که برخی مسلمان زاده ها نوشتن و همش از روی غرض ورزی و کینه بوده نخونید اگه به دنبال حقایق هستید کتب کسانی رو بخونید که مسلمان نبودن امّا با تحقیق در این دین به چیزهایی رسیدن که اون دنیا مایه ی افتخار مسلمونها قرار خواهند گرفت.برید و کتاب "امام حسین(ع)وایران"کورت فریشلرآلمانی رو بخونید.برید سخنان جرج جرداق مسیحی درباره ی حضرت علی(ع)رو بخونید.برید کتاب "توماس کارلایل"انگلیسی رو بخونید که اذعان کرده:"حکومت 4 سال و 9 ماه ی علی(ع)،بهترین دوران حکومت ها بوده. بله!اگه قرار باشه آدم فقط نوشته های سلمان رشدی،علی دشتی و...رو بخونه یا فقط به حرفای رضا فاضلی ها گوش بده میشه یکی بدتر از اونا.اما اگه آدم کینه رو بذاره کنار و منطقی به مسائل نگاه کنه به چیزهایی پی می بره که دیگه ذره ای حرف بدگویان روش اثر نمی ذاره...ببخشید حرفام طولانی شد،راستی برای ایمان به اون دنیا کافیه کتابهایی رو بخونید که سخنان اونایی که دچار مرگ موقّت شدن توش نوشته شده و همشون-حتی نامسلمونا-اعتراف کردن که به غیر از این دنیا جای دیگه ای هم هست که پس از مرگ ،آدمی آنجا را می شناسد.بیاییم حقیقت را ارج نهیم و بدانیم انکار حقایق کمکمان که نمی کند هیچ،بدبختمان هم خواهد کرد با سپاس از شما....موفّق و خوشبخت باشید إن شاء الله. "اسلام به ذات خود ندارد عیبی/هر عیب که هست از مسلمانی ماست.


و حال پاسخ من:

هم میهن گرامی خواهشمندم با چشم بسته نسبت به قضیه نگاه نکنید.نه تنها اکنون بلکه از همان صدر اسلام نیز اسلام در هرجا که گام نهاد حامل بدبختی و درد و نکبت برای مردم بود و در طول تاریخ نیز تنها ملتی که توانست با وجود سمبلیک اکثریت مسلمان به افتخار و عظمت برسد ملت ایران بود که ان نیز در بطن موضوع متوجه ایرانیان است نه دین و ائینی که به ان معتقدند که اگر اینگونه بود عربستان باید در طول تاریخ از همه کشورهای دنیا پیشرفته تر و متمدن تر میشد که بر خلاف این مورد اعراب نه تنها تا مدت کوتاهی پس از ظهور اسلام در ان سرزمین بلکن تا همین امروز نیز علی رغم پیشرفتهای ظاهری وابسته از نظر فرهنگی و روابط اجتماعی و پاره ای بسیار از مسائل دیگر همچنان ملتی عقب افتاده و کوتاه فکر هستند.هم اکنون نیز تمامی کشورهای مسلمان یا درگیر جنگ و اغتشاش و عقب ماندگی های بسیار در اکثر زمینه ها هستند،همچون: پاکستان،افغانستان،عراق و یا به یکسری پیشرفتهای نسبی ان هم به کمک کشورهای منفعت طلب خارجی رسیدند که ان نیز در مقابل پیشرفتهای کشورهای خارجی چندان به چشم نمی اید.
دوست عزیز بنده اصلا به واسطه عملکرد افتضاح این حکومت از اسلام انتقاد نمی کنم بلکه قلم نقد من معطوف صدر اسلام،کردار محمد و امامان و قران است.شما نیز بهتر است به جای استناد به ایات مدنی به درونمایه ایات مکی توجه کنید.ایا هیچ گاه به خود اجازه داده اید که برای یکبار هم که شده نقد اشخاص برجسته و دانشمند را در مورد خدا و دینی همچون اسلام بخوانید؟از نظر من این حکومت از نظر درجه تحجر و جنایت یک دهم اعمال خلفای صدر اسلام نیز نیست.در جای جای قران مطالب شرم اوری وجود دارد که هر انسان خردمندی اگر کمی با دیده خرد و تهی از تعصب انها را بخواند به واقعیت پی خواهد برد.دوست من اگر قران را بدون علم قبلی اینکه مسلمان و به اصطلاح معتقد به اصول این دین هستی بخوانی مطمئنا پرسشهایی در ذهنت ایجاد خواهد شد که شاید شما را به سمت و سوی حقیقت هدایت کند
.نمی فهمم چرا شما کار خوب را مستلزم پاداشی عظیم و یا وجه نقدی میدانید.شما میگویید بدون دریافت پاداش انجام عملی خوب بی معنی است.یعنی اگر واقعا شما نیز روزی به خدا و دین و ان دنیا بی اعتقاد شوید ادم میکشید؟دزدی میکنید؟هرزگی میکنید؟مگر پدر و مادر شما و یا من در قبال زحماتی که برای رشد و پرورش ما کشیدند از ما پاداش میخواهند؟انان این کار را میکنند چون ما از گوشت و خون انها هستیم و خوشبختی ما خوشبختی انها هم محسوب میشود و موفقیت ما سبب خشنودی و نشاط انها هم هست.هیچ برایتان پیش امده است که به فرد مستحق و نیازمندی کمک مالی کنید؟در ان لحظه چه احساسی به شما دست میدهد؟احساسی دینی یا احساسی انسانی از روی نشاط؟ایا از روی طمع ان دنیا به ان فرد فقیر کمک کردید؟باید بگویم اگر شما به خاطر وجود دنیای دیگر کار خوب انجام میدهید افکارتان با انچه که شماری از به اصطلاح علمای اسلامی می گویند نیز مغایرت دارد.شما اگر واقعا عاشق ان خدای نادیده هستید نباید به خاطر بهشت و حور و کوثر کار خوب انجام دهید بلکه باید به خاظر خود او نسبت به او عشق بورزید و اعمال نیک انجام دهید.در ضمن انسان لزوما برای حیاتی جاودانه به وجود نیامده.انسان زمانی که به وجود امد در طی قرن ها و هزاره ها به یک اصل کلی و یک هدف رسید و ان نیز خدمت به بشریت و گام نهادن در راه پیشرفت و ترقی است.حال ایا حتما باید دنیایی دیگر وجود داشته باشد تا این هدف معنا پیدا کند؟جدا از این ما تا ابد در ان دنیا میخواهیم چیکار کنیم؟ان دنیا بیشتر خسته کننده است تا لذت بخش.
بنده تا به حال علاوه بر کتاب منتقدین ضد دین ایرانی کتب بسیار دانشمندان خارجی را در نقد خدا و دین خواندم و در مقابل دین و خدا حرف انان را بسیار منطقی تر یافتم.مرحوم دشتی شاید خیلی از حرفهایش درست نبوده باشد ولی اگر حرفهایش غلط و نادرست و غرض ورزانه بود چرا باید کشته میشد؟یا مرحوم فاضلی برای چه باید پسرش را به خاطر عقاید ضد اسلامی اش به واسطه جنایت پیشگی این حکومت از دست میداد؟اصلا انان برای چه باید نسبت به اسلام کینه توز میبودند؟دلیل مبارزه یک فرد ضد دین و ضد اسلامی همچون خود من با اسلام به دلیل ریشه پوچ و فاسد اسلام و نقش گسترده ایست که این دین در بدبختی امروز ما و خاطرات تلخ تاریخی هم چون حمله وحشیانه اعراب به ایران داشته.شما نیز بهتر است نگاهی به جامعه خود و جامعه مسلمانان بیندازید تا ببینید که روزانه چند تن از مسلمانان گروه گروه دست کم غیر علنی از اسلام خارج میشوند.سخن گفتن با مردم نمود این سخن است.شما نیز بهتر است به کتب هزاران نفر از دانش پژوهان و دگراندیشانی مراجعه کنید که خود زمانی با تمام وجود به دین و خدا عشق میورزیدند.
مرگ موقت نیز از نظر من حیله ای بیش برای فریب مردم نیست.تا به حال نیز به صورت مشخص و صادقانه از سوی کسی چنین موضوعی اذعان نشده.هرچند که از نظر علمی نیز مرگ موقت کل سیستم حافظه و تفکر انسان را حتی تا چند ثانیه مرگ موقت کاملا دچار مشکل میسازد.به این ترتیب حتی اگر هم کسی واقعا دنیای دیگری را دیده باشد نمی تواند انرا به خاطر بیاورد و شکل منسجمی از انرا در ذهنش ایجاد کند.
هم میهن گرامی شما بسیار از منطق و حقیقت سخن میگویید ولی کمتر به ان توجه مینمایید.حقیقت یک اصل یا تئوری تک بعدی نیست که از یک زاویه به ان نگریست بلکه باید چند جانبه و نقادانه نسبت به هر چیز واکنش نشان داد.
من نیز میگویم اسلام به ذات خود سر تا پا اشکال است و هر گونه ماله کشی و توجیه نسبت به این ضد و نقیضات نیز از جانب خود ما انسانها است.زیرا ما انسانها علاقه زیادی به این داریم که خود را فریب دهیم.



0 نظرات:

ارسال یک نظر