۱۳۸۸ اردیبهشت ۳۱, پنجشنبه

رای ابلهان هدف اصلی ملایان


امسال جنجال و بازار انتخابات ریاست جمهوری چندان داغ نیست.چه از نظر حجم تبلیغات و منافع حکومت و چه از نظر شاخصه های شخصیتی کاندیداها که گستره وسیعی را دارا باشد نسبت به سالهای گذشته انتخابات کمی تنزل کرده است.دلیل نخستش مطمئنا عدم استقبال مردم از هرگونه انتخابات سیاسی است که معمولا اگر در خیابانها و اتوبوسها و اماکن عمومی نظر مردم را نسبت به حکومت و انتخابات جویا شوید دسته کم از هر ده نفت شش هفت نفر فحش و بد و بیراه روانه حکومت میکنند.البته کم نیز نیستند مردمی که بدون اطلاع از دیالکتیک کلی حکومت فریب شامورتی بازی های امثال موسوی خامنه را خورده و به هوای یک دولت بهتر و لایق تر که بتواند کمی نابسمانی و گندی که احمدی نژاد برای مملکت به بار اورده را راست و ریست کند به کاندیدای شیاد ریاکار پناه میبرند.همان گونه که عده نسبتا قابل توجهی از مردم فریب سخنان خوش رنگ و لعاب احمدی نژاد را خوردند و فکر کردند که یک مرتیکه میمون که سرتاپاشو بوی گند بسیج و اخوند برداشته میاد و به واسطه خزعبلاتی که از مغز پوکش استخراج کرده گشتهای ارشاد و طرح امنیت اجتماعی و این بند و بساط را جمع میکنه یا مثلا تورم و گرانی و سیاستهای نادرست خارجی و داخلی را رفع و رجوع میکند.و البته دیدیم که این رییس جمهور منتخب چه دسته گلهای رنگ و وارنگی تقدیم این ملت کرد و چقدر هم به وعده ها و شعارهایش عمل کرد.نتیجتا نه تنها احمدی نژاد به شعار انتخاباتی اش یعنی گسترش مهر و عدالت در سطح کشور عمل نکرد بلکه یکی از عوامل اصلی در گسترش بی عدالتی و بی مهری بود و سیاستهای غلط و طرحهای افتضاح اقتصادی وی مملکت را نسبت به سالهای پیش بسیار فلج تر کرد.
امروزه هم که شاهد جفتک پرانی های میر حسین موسوی هستیم که همچون احمدی نژاد و سایر رئیس جمهورهای گذشته با انگشت گذاشتن بر روی ضعفهای اصلی حاکم بر مملکت و زندگی مردم و بیان مشکلاتی که حرف دل هر ایرانی است سعی دارد که پست ریاست جمهوری حکومت ولی وقیح را به چنگ اورد.اکثر طرفداران موسوی نیز که مردم وعام را شامل میشوند نیز بدون کوچکترین تحقیق و اطلاعی از سوابق سیاسی میر حسین موسوی فقط با چهار کلمه که از دهان مبارکه میر حسین خارج شده گول او را خرده و به جای خاتمی مفلوک این مردک را سمبل دموکراسی قرار دادند.غافل از اینکه بدانند همین جناب میر حسین موسوی از اعضای اصلی شورای انقلاب فرهنگی بود که وظیفه عمده اش پاکسازی دانشگاه از مدیران،اساتید و دانشجویان نخبه و دگراندیش بود.همچنین این حضرت در اعدامهای شوم سالهای 60-67 نقش موثری را ایفا نمود.با وجود همه اینها ملت الاغ اسلام زده بدون اینکه اصلا با خود بگویند این بابا کیه،چه کاره بوده،مدرک تحصیلیش چیه،واقعا چقدر صداقت داره و ...فقط از سر اجبار نفرت از احمدی نژاد و شعارهای تهی و عملا ناشدنی موسوی فریب این مار خوش خط و خال را میخورند.
خوشبختانه با توجه با شناختی که اگاهگان از شخصیتهای سیاسی و غیر سیاسی حکومتی دارند تعداد بسیار زیادی اسناد کتبی و تصویری که شامل مقالات متعدد،فیلم و عکس میشود را در اینترنت و شبکه های ماهواره ای قرار داده اند که حسابی پته این افراد دو دوزه باز را رو اب ریخته.فقط کافی است که در قسمت سرچ گوگل یا هر موتور جستجوگر و مرورگر دیگری نام موسوی یا کروبی و این قبیل افراد شارلاتان را همراه با کلماتی همچون قتل،جنایت،دزدی،فساد و ...را تایپ کنید تا شاهد صدها و هزاران صفحه نتیجه باشید که شاید بتوانند شما را با بخشی از شخصیت این لجاجگان اشنا سازند.البته شاید اصلا نیازی نیز به طی همه این موارد نباشد.شما فقط کافی است شما فقط کافی است خود را با دیالکتیک افراد به اصطلاح اصلاح طلب و مترقی! اصولگرا اشنا سازید تا دریابید که امثال موسوی و کروبی علی رغم تمامی حرفهای قشنگ و مترقیانه ای که میزنند همواره بر حرکت در مسیر منافع حکومت و دفاع از ارمانهای ! جمهوری اسلامی و اسلام تکیه میکنند و ولایت فقیه را به عنوان نماینده تام الاختیار مردم و این ملت قبول دارند و اعتماد به ولی فقیه و نظام اسلامی را نیز سفارش میکنند.با این وجود ایا ذره ای از شعارهایی که این افراد میدهند با توجه به این عقاید انحرافی شان مصداق دارد؟تمامی نیرنگهایی که این اراذل و اوباش به کار میبرند صرفا جنبه عوام فریبی و دغل بازی دارد و هرکس که این اراجیف را باور کند ابلهی به تمامین معناست.اصلا هرکس در این انتخابات شرکت کند در وهله اول رای به احمق بودن خود داده است.
اصلا این حکومت را چه به اصلاحات؟! این حکومت از ریشه دچار چنان عقب افتادگی ها و اشتباهات فاحشی است که اصلی ترین و تنها راه اصلاحات نابودی این حکومت و تنظیم قانونی اساسی مبنی بر منافع ملی و حقوق شهروندی و انسانی هر ایرانی است.مگر میشود از درختی که ریشه اش پوسیده با وجود همه تلاشهای شبانه روزی و نگهداری های هر چند مسئولانه انتظار میوه های خوش رنگ و طعم داشت؟دسته کم قانون اساسی مشروطه با وجود همه کمی و کاستی هایش اهداف و اساس مترقیانه و اصول نیکی را دنبال میکرد ولی قانون اساسی و اصول و بنیاد این حکومت چه؟مگر جز این است که این حکومت پایه اش بر خون و جان انسانها و فریب و دروغ و مغایرت با منافع ملی ایران و سلب هرگونه ازادی و اندیشه استوار شده است؟مگر غیر از این است که تنها سی سال حکومت ولی وقیح بر ایران این مملکت را به قعر دره تاریکی و سیاهی کشانده است؟مگر غیر از این است که میزان اثار تاریخی صادر و دزدی شده از ایران در طی این سی دهه از دو هزار سال غارت و چپاول بیگانگان بیشتر بوده؟هر روزی که ایران ننگ جمهوری اسلامی را بر خود هموار میکند شاهد شمار زیادی استهجان و کثافت کاریها و بر باد رفتن اعتبار و ابرو و منابع ملی و طبیعی خودمان هستیم.دسته کم حکومت شاه چهار تا رکن برای پز دادنش داشت ولی این حکومت چی؟
حالا من یا بسیار دیگر از افراد و اشخاص در دنیای حقیقی و مجازی چهره این اوباش دغل باز و نمایش انتخابات را افشا میکنند و برگ برگ کارنامه سیاه حکومت و کاندیداها را مور بررسی قرار میدهند اما دوباره این ملت ساده لوح فریب این ازپیشگان منفعت طلب را میخورند.باید بگویم کسانی که هم ادعای مخالفت با حکومت را دارند و هم در انتخابات شرکت میکنند نه تنها لیاقتشان این حکومت است بلکه سزاوار اشغالهایی صدها بار بدتر از این هستند.

در همین بین مانده ام این احمدی نژاد چه چیز برای عرض اندام دارد و طی این چهار سال چه کار مفیدی برای این مردم انجام داده که حال میخواهد با ان برای خود رای جمع کند.گرچه به احتمال نود و پنج درصد همچنان باید شاهد حضور جناب محمود بر مسند ریاست جمهوری باشیم ولی یقین دارم که احمدی نژاد به هیچ عنوان گزینه نخست همان عده ساده انگار نیز نخواهد بود.شهرها و استانهای اذربایجانی،کرد،لر و بلوچ و مردم تهران که بخش اعظم جمعیت ایران را تشکیل میدهند اکثرا با احمدی نژاد مخالفند.حال انکه مابقی مردم ایران چه فکری میکنند بماند.اما جالبتر انکه احمدی نژاد از تلاش اهر چه بیشتر خود برای افزایش و محکم ساختن پایه های مهر و عدالت در طی چهار سال اینده ریاست جمهوری خود در صورت انتخاب شدنش صحبت میکند.اخر من نمی فهمم اگر این مهر و عدالت است پس بی عدالت و بی مهری دیگر چیست؟
خلاصه اینکه سعی کنیم با کمی فکر و بهره گیری از خرد خود انقدر تک بعدی و خود فریبانه نسبت به قضایا نگاه نکنیم و اگر واقعا خواستار پیشرفت و بر قراری عدالت و صلح و ازادی در ایران هستیم از هر گونه عملی که ذره ای به جهت جریان رود سیاه حکومت حرکت میکند اجتناب کنیم.این حکومت به رای من و شما نیاز ندارد بلکه به حضور ما نیاز دارد که حرفی برای گفتن چه در مقابل موافقانش و چه در مقابل دولتهای خارجی داشته باشد.به هر حال امیدوارم این اخرین انتخاباتی باشد که حکومت برگزار میکند.هر چند که خیلی خوشبینانه است.

0 نظرات:

ارسال یک نظر