۱۳۸۸ فروردین ۱, شنبه

یک گل دیگر هم پرپر شد



یکی دیگر از فرزندان مبارز ایران زمین درست چند روز از قبل از سال نوی ایرانی توسط میراث داران ضحاک ماردوش به جرم وبلاگ نویسی و روزنامه نگاری،بیان اندیشه های نو و ازادیخواهانه و روشن گرایانه کشته شد و رخت از سرزمین اشغال شده ایران بر بست.پس از ان همه کشته و زخمی و فلج شده فکری که از شر وجود ساواک قبل از انقلاب به وجود امده بود مردم قیامی کردند تا بلکه دیگر خونی به ناحق در این سرزمین ریخته نشود و همگان بتوانند از نسیم ازادی که رطوبتش بر دل و جان انسانها نقش بسته استفاده نمایند.اما هیچ چیز تغییر نکرد و نتیجه اش نیز یکی از جنایتکارترین حکومتهای نیم قرن گذشته شد که کشتارهای دسته جمعی و خیابانی اش بسیاری از رکوردهای پنج دهه گذشته را شکست.کشتارهای سال 59،60،63،67،قتلهای زنجیره ای،سرکوب قیام 18 تیر و بسیار موارد دیگر تنها شماری از موارد موجود در کتاب حجیم جنایات رژیم امام زمانی است.نمی دانم ایا با وجود این همه قربانیان راه ازادی که جانشان را برای وطن فدا کردند ایا به نتیجه ای درخور میرسیم یا خیر؟امیدوارم این خونها بیخود و بیجهت ریخته نشده باشند و درخت نورسته ازادی که با خون این فرزندان راستین وطن ابیاری شده است روزی ثمره بدهد و همچون قیام سال 57 خونشان پایمال نشود.




امیدرضا میر صیافی یکی دیگر از ده ها هزار قربانی ای است که اجرا کنندگان اسلام در طول سی سال رخنه شوم خود بر ایران زمین از ملت ما گرفتند و جانشان را تنها به جرم اندیشیدن به وطن خود از دست دادند.بلاخره روزی خواهد رسید که مردم ایران به دادخواهی خون ریخته شده جوانان ایران زمین و امثال یعقوب مهرنهادها و امیدرضا میرصیافی ها بپا خواهند خواست و جواب تمامی ظلمات و ددمنشی ها و شوم گری های این رژیم را با شدت و با صدایی بلند و رسا خواهند داد.اگر کمی گوشهایمان را تیز کنیم شنیدن صدای مرگ بر دیکتاتور که از اماج فریادهای ملت ایران در اینده بر خواهد خواست چندان سخت نیست.به راستی این چه هدیه ای بود که در اخرین روزهای سال 87 باید به خانواده امیدرضا داده شود؟اقای خامنه ای و تمامی ملایان بی همه چیز تا کی میخواهید به این جور و ستم و ظلم در حق ملت ایران پافشاری کنید و این همه خون برای بالا نگه داشتن کفه ترازوی ثروتهای میلیارد دلاری تان بریزید؟شاه را به خاطر ندارید؟به خاطر ندارید که چگونه ملت ایران با تظاهرات میلیونی خود علیه او شعار دادند و مرگ او و اطرافیانش را طلبیدند؟به یاد ندارید که شاه چگونه با چشمانی گریان و اشک الود و چهره ای خمور و ترحم بر انگیز در حالی که ملت به خاطر خروج او از ایران در پوست خود نمی گنجیدند پا بر پله های هواپیما به مقصدی که معلوم نبود نتیجه اش چه باشد گذاشت؟به خاطر ندارید که ملت ایران چگونه در مقابل ظلم ایستادگی کردند؟ایا باز هم خواهان تکرار تاریخ هستید؟ایا میخواهید ملت ایران نیز شما را همچون شاه از ایران بیرون بیندازند و یا شما را به پای چوبه دار ببرند؟نمی دانم چقدر میتوانید پست و بی وجدان باشید که با خیالی اسوده سر بر بالشت بگذارید،در حالی که ملت ایران و خانواده امیدرضاها را در این روزهای نوروزی اسیر غم و حسرت و اندوه کرده اید.امیدرضای جوان مرگ صاحب وبلاگی بود که پس از فوتش سریعا از جانب اوباش حکومتی حذف گردید،اما به همت خسن اقای عزیز بک اپ مطالب وبلاگش را از طریق ادرس زیر میتوانید مطالعه بفرمایید:





نوروز واقعی زمانی خواهد بود که انتقام خون تمامی ازادیخواهانی که خونشان در راه وطن ریخته شده را بگیریم.نوروز واقعی زمانی خواهد بود که به جای قران تازی،شاهنامه فردوسی و دیوان حافظ بر سر سفره های هفت سینمان باشد.نوروی واقعی زمانی خواهد بود که پرچم سه رنگ شیر و خورشید یکی از ملزومات سفره هفت سین ایرانی باشد.


امروز همسر خمینی ملعون خديجه ثقفي نیز از این دنیا رفت.نمی دانم این امر تصادفی است و یا به اصطلاح حکمتی در ان است که در نخستین روز سال جدید و در حالی که ایران یکی از فرزندان دیگر خود را نیز از دست داد همسر یکی از جنایتکارترین افراد در طول تاریخ ایران از این دنیا رفت.خمینی معلوم بود که خیلی خودش را چاق کرده بود و حسابی ملت ما را چاپیده بود که ان همه عمر کرد.پس از حدودا بیست سال از مرگ خمینی اکنون نظاره گر فوت همسر خمینی هستیم.فرض بفرمایید این خانوم چقدر از حق ملت ایران خورده بود که تا به این حد عمر کرده بود.تعجبی ندارد که اکثر اخوندهای به درک واصل شده سنی بیش از هشتاد سال دارند.مشخص است افرادی که تمامی عمر خود را بدون وجدان و شرف و سراسر عیش و نوش و خوشگزرانی طی کرده اند عمری طولانی کنند.متاسفانه و یا خوشبختانه به دنیای پس از مرگ اعتقادی ندارم،ولی در یک لحظه با خود فکر میکنم و تصور میکنم که همسر خمینی جلاد گام بر دنیایی دیگر نهاده و ثمره یک عمر زندگی کثیف و ناچیز در حالی که شوهرش سبب مرگ هزاران تن از مردم ایران شده را میبیند.این زن نیز همچون بسیاری دیگر از سران و قماش این رژیم که مجازات اعمال متحجرانه شان را ندیدند از این دنیا رفت،ولی روزی خواهد رسید که ملت ایران بپا خواهد خواست و علاوه بر محاکمه جلادان و جنایتکاران رژیم، نام امثال شما را در لیست جنایتکاران و سکوت پیشه کنندگان در مقابل جنایات قرار خواهد داد.


4 نظرات:

ناشناس گفت...

درود دوست عزیز.

بسیار تاسف برانگیز است...

نوروزتان پیروز. هرچند می دانم با این اوضاع احوال نمی توان نوروزی به واقع شاد داشت.

reza.namakiyan@gmail.com گفت...

سلام دوست عزیز ... من قبول دارم که در این حکومت هم اشتباهات و جنایت های بسیاری میشده و میشه .. ولی این دلیل نمیشه که به خاطر کار این ها ما اسلام رو خراب بدونیم ...برای اینکه اسلام رو بشناسی این ها رو ول کن و برو نگاهی به زمان حکومت امام علی و پیامبر کن تا معنی حکومت راستین اسلام رو بشناسی ....من همه جوره میتونم کمکت کنم که یا شما منو قانع کنی که اسلام مذخرفه یا من شما رو قانع کنم که اگه واقعا به اسلام عمل شه دنیا گلستان خواهد شد ...

reza.namakiyan@gmail.com گفت...

اصلا چرا راه دور بریم اگه دکتر مصدق یا مهندس بازرگان یا دکتر شریعتی هم به خوبی بشناسی متوجه میشی که آنها چگونه اسلام را قبول کرده بودند ... و در اصل اسلام کمتر کسی یا بهتر بگویم هیچ کسی که تحقیق درست کرده باشد شک نمیکنه
بعد از انقلاب هم تقریبا تمام طیف های سیاسی اسلام را قبول داشتند حتی مجاهدین خلق .. فرقان .. حزب ملی .. نهضت آزادی و ... اما تفاوت در نوع برداشت از اسلام بود ... پس ببین در حقانیت اصل اسلام شکی وجود نداشت حتی برای شخصیتی مثل دکتر مصدق

ناشناس گفت...

خدا هر دوی این عزیزان را بیامرزاد.

ارسال یک نظر